زنی شبیه ذوزنقه ام   2010-03-07 23:48:51

زنی شبیه ذوزنقه ام

تکثیر و هی تکثیر می شوم

گوشه ایم در پنهان کاری های تو پناه می گیرد

گوشه ی دیگر از لاس شبانه باز می گردد

گوشه ای هم گوشه گیری می کند

هی می خواهد بگوید بیهوده ام بیهوده ای

گوشه ی دیگرم قاه قاه می خندد

و می گوید: بی خیالِ همه

گوشه ی دیگر کمی آنطرف تر

راست ایستاده است و هی می گوید:

دیر است زود باش

و من هول هول می بلعم

همه چیز را می بلعم


گوشه هایم که سخت شبیهِ من هستند

همیشه هم گوشه های ذوزنقه نیستند

گاهی به مربع می مانم

و در آن چهارتاق خفه می شوم

گوشه هایم که به جانِ هم می افتند

قی می کنم

و برای ناتوانی ام دلم می لرزد!

سهیلا میرزایی


نام
پیام
Write all letters which are not black!
حروفی که سیاه نوشته نشده در پنجره وارد کنید.

روز نوشتها

یادها

شعرها

از دیگران

من و جنهایم

داستانها

انتخابات