خوراک بلدرچین در سس برگ گل سرخ   2011-01-14 20:33:10

مواد لازم:
12 گل رز, ترجیحا سرخ
12 عدد شاه بلوط
2 قاشق چایی خوری کره
2 قطره عطر گل سرخ
2 قاشق چایی خوری رازیانه
2 قاشق چایی خوری عسل
2 حبه سیر
6 عدد بلدرچین
1 عدد پتیا( میوه ای توسرخ و آب دار با ظاهری شبیه گلابی)

طرز تهیه:
گل برگ های گل سرخ را با دقت جدا کنید, مواظب باشید تیغ آنها به انگشتتان فرو نرود, چون مثل فرورفتن سوزن در دست دردناک است و چه بسا گل برگی به خون آلوده شود و روی طعم غذا اثر بگذارد و حتی باعث فعل و انفعالات شیمیایی شود که در جای خود خطرناک است.
چطور ممکن بود تینا این نکته را به خاطر داشته باشد, آن هم درست وقتی که داشت با تنی لرزان یک دسته گل سرخ هدیه می گرفت. آن هم از دست هیچ کس نه و از دست پدرو. از عروسی خواهرش به این طرف این اولین بار بود که احساسی عمیق وجودش را به رعشه می انداخت, چون از آن وقت تا به حال این اولین بار بود که پدرو با مشقت فراوان برای پنهان کردن از چشمان فضول اطرافیان عشقش را به او یادآوری می کرد. آن روز هم مثل همیشه چشمان تیزبین ماما النا آنها را می پایید, چون می دانست اگر پدرو و تینا مفری برای تنها بودن با هم پیدا کنند چه اتفاقی می افتد. به همین جهت پیوسته با یک رشته عملیات آرتیست بازی و محیرالعقول و با دوزوکلک طوری اوضاع را جور می کرد که آن دو را از چشم و تماس با یکدیگر دور نگه دارد, او تنها یک نکته ی کوچک رااز یاد برده بود: این که با مرگ ناچا, تینا تنها شخص واجد شرایط در میان زنان خانواده بود که می توانست جای خالی ناچا را در آشپزخانه پرکند و هر آن چه در قلمرو آشپزخانه قرار داشت, از طعم و بو و مخلوط کردن و ساختن و ریختن و پختن و فرآورده ی این عملیات, حیطه ای ماورای فرمان های تحکم آمیز ماما النا بود.
تینا آخرین حلقه ی باز مانده از زنجیره ی آشپزهایی بود که از زمان های پیشین فوت و فن هنر خود را سینه به سینه به یکدیگر سپرده بودند, و او بهترین نمونه ی این هنر بی بدیل به حساب می آمد. دادن عنوان رسمی (مسئول آشپزخانه مزرعه) به تینا از نظر همگان تصمیم کاملا به جایی بود, تینا هم به رغم اندوهی که از مرگ ناچجا در دل داشت, از ارتقاء به این پست مهم خوشحال شد.

از رمان (مثل آب برای شکلات) نوشته ی لورا اسکوئیول. ترجمه ی مریم بیات

	نام
	پیام
	Write all letters which are not black! حروفی که سیاه نوشته نشده در پنجره وارد کنید.

روز نوشتها

یادها

شعرها

از دیگران

من و جنهایم

داستانها

انتخابات