بیانیه نهم موسوی قسمت سوم   2009-07-01 19:45:40

مردم!

عليرغم آنچه روی داد، ما در اين چند ماه آرزوهای بلند و کوشش‌های خالصانۀ خود را نباختيم. ما در اين ميانه مستوره‌ای از تحقق آرمان‌هايمان را يافتيم و ديديم که آنچه به‌ دنبال آنيم چقدر خواستنی است و چه نسبت نزديکی با حقيقت اسلام و انقلاب و هويت ملی ما دارد. اين دستاوردی است که هيچ‌کس نمی‌تواند آن را از ما بستاند. ما با هم سرمايه‌ای اندوخته‌ايم که پشتوانه و بستر حرکت‌های آتی ما و فرزندانمان خواهد بود و اين خط سبز جوشيده از فطرت‌های مردم و واقعيت‌های تاريخی کشور و انقلاب همچنان در طول سال‌ها ادامه خواهد يافت تا به مقصد نهايی خود برسد. ما برای حفظ اين دستاورد بزرگ همچنان ايستادگی خواهيم کرد.

تمامی تلاش‌هايی که اين روزها در مخالفت با شما صورت می‌گيرد برای آن است که از ثمربخش بودن اعتراضات قانونی خود نااميد شويد، زيرا تا ما نااميد نشويم اين دولت از اعتبار واقعی برخوردار نخواهد شد. اميد به آينده رساترين اعتراض ماست. به سابقه ديرينه اين سرزمين نگاه کنيد. در زندگانی ما مردم که از کهن‌ترين تمدن‌ها زاده شده‌ايم، فراز کنونی جزئی از يک تاريخ طولانی است. ما در جاده‌ای به درازای تاريخ همه بشريت قدم می‌زنيم. در اين جاده چه بسيار ملت‌ها که منقرض شدند و جز داستانی از آنان باقی نماند. آن چيزی که ملت ما را به خلاف آنان و عليرغم سخت‌ترين رويدادها زنده نگه داشت اميد بود، زيرا آفت اين راهپيمايی هزاران ساله نااميدی است. مردم ما می‌توانستند با بدبينی و نااميدی حوادثی شبيه به آنچه را که در جريان انتخابات گذشته با آن روبرو شديم پيش‌بينی کنند و به صحنه نيايند. آيا آنان اشتباه کردند که به اين پيش‌بينی‌ها اعتنا نکردند؟ نه! آنان به مقتضای روح اميدی که هسته درونی هويت ملی ما را شکل داده و ما را در طول هزاره‌ها زنده نگه‌ داشته است چنين کردند. به‌ويژه با جوانان می‌گويم که اگر می‌خواهيد ايرانی باقی بمانيد از شعله اميد در سينه‌های خود محافظت کنيد، زيرا اميد بذر هويت ماست؛ بذری که با نخستين باران شروع به روييدن می‌کند و جان هرکسی را که هنوز ايرانی باقيمانده است، در هر کجای جهان که بيتوته کرده باشد به اهتزاز در می‌آورد، تا از نو خود را در سرنوشت اين خاک شريک بداند.

اميدی که هويت ما را شکل داده است معطوف به چه چيز است؟ قطعا معطوف به امور غير واقعی و خرافه‌های واهی نيست، و الا نمی‌توانست ملتی را برای هزاران سال زنده نگه دارد. بلکه اين اميد معطوف به لطف و فضل الهی است. اگر علاقه به اين هويت تاريخی کمترين فاصله‌ای با اسلام ندارد، به اين خاطر است. ما آمده بوديم اين علاقه را احيا کنيم. از اين هويت خود فاصله نگيريم. شما وظيفه خويش را به درستی انجام داده‌ايد و غير ممکن است که لطف خداوند مردمی را که با نيت‌های پاک ادای وظيفه می‌کنند تنها بگذارد.

اميد به صرف گفتن و شنيدن شکل نمی‌گيرد و تنها زمانی در ما تحکيم می‌شود که دستانمان در جهت آرزوهايی که داشتيم در کار باشد. دستانمان را به سوی يکديگر دراز کنيم و خانه‌هايمان را قبله قرار دهيم. واجعلوا بيوتکم قبله. به خودتان و دوستان همفکرتان برگرديد و اين بار هر شهروند محوری باشد برای يک فعاليت مفيد سياسی،‌ اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و منتظرتشويق و کمک دولتی که وجاهت خود را از دست داده است نباشد.

مسئوليت تاريخی ماست که به اعتراض خود ادامه دهيم و از تلاش برای استيفای حقوق مردم دست بر نداريم. مسئوليت دينی ماست که نگذاريم انقلاب و نظام به آنچه اسلام نمی‌پسندد استحاله بيابد. مسئوليت انقلابی ماست که اجازه ندهيم حاصل خون صدها هزار شهيد به يک دولت امنيتی تنزل پيدا کند و مستهلک شود. ليکن برای آن که اين اعتراض به نتيجه‌ای دلخواه برسد بايد چند اصل مهم را رعايت کنيم:

- نظام و انقلاب اسلامی ميراث و ميوه مبارزات تاريخی دويست‌ ساله شما با استبداد و عقب‌ماندگی است. جمهوری اسلامی نظامی‌است که اگر بر اساس عهد نخستين و نسخه‌ اصيلش به اجرا درآيد تمامی خواسته‌های ما را در بر می‌گيرد. مبادا کسی فريب شعارهای ساختارشکنانه را بخورد. اينجانب قويا با چنين وسوسه‌ای مخالفم و اعتقاد دارم قانون اساسی ما همچنان دارای ظرفيت‌های ارزشمند تحقق نايافته‌ای است که بايد با فعاليت همه نخبگان روحانی و دانشگاهی و انديشمندان کشور اجرای آنها به صورت مطالبه‌ای ملی درآيد.

به ياد آوريم که ملت ما در انقلاب اسلامی به دليل عدم انعطاف در قبال خواسته‌های به حقش، که از زبان امام راحل بيان می‌شد، مجبور به ساختارشکنی گرديد. به همه نهادهای تصميم‌گير در نظام توصيه می‌کنم که چون شورای نگهبان عمل نکنند و مجاری را برای اصلاح اشتباهات باز بگذارند، زيرا که بسته شدن اين راه، تهديد ساختارشکنی را به عنوان تنها بديل مطرح خواهد کرد، و اين بديلی است که همة ما هزينه سنگين آن را می‌دانيم و قاطعانه با آن مخالفيم. همچنين تاکيد می‌کنم که تعلل در محقق ساختن آرمان‌هايی چون قانون‌گرايی، عدالت، آزادی و حاکميت مردم بر سرنوشت خود، و به ويژه اصول معطل مانده قانون اساسی مشروعيت‌سوز است.

- اسلام آن پوستين وارونه‌ای نيست که برخی مخالفان شما پوشيده‌اند. شيوه آنها اين است که هر چيز مقدس و مبارکی را به نفع سليقه خود مصادره کنند، تا جايی که حتی اگر بتوانند شال سبز شما را هم می‌ستانند. اسلام راستين نسبتی با ظاهرسازی‌ها و کج‌انديشی‌های آنان ندارد، بلکه مکتبی رهائی‌بخش است که اگر به حقيقت و نورانيت آن برسيم دوای تمامی دردهای شخصی و اجتماعی ماست.

- ماجرای ما، هر چقدر تلخ، يک اختلاف خانوادگی است که اگر خامی کنيم و بيگانگان را در آن دخالت دهيم به زودی پشيمان خواهيم شد.

- در اعتراض و حرکت اصلاحی و اصولی ما هيچ‌کس نبايد صدمه ببيند. ما زمانی در تلاش خود موفق خواهيم بود که ابتکارهای ما برای احقاق حقوقمان تا آن حد انديشيده شده، کارآمد و در چارچوب قانون باشد که حتی کودکان خردسال و زنان باردار بتوانند در آن شرکت کنند.

- ما در برهه‌ای و گريوه‌ای از تاريخ کشور خود قرار داريم که راه‌حل بسياری از مشکلات‌ ما قانون است. درست است! قانون هميشه بی‌عيب نيست. درست است! قانون عرفی قراردادی اجتماعی است و به مانند هر عهد و پيمانی که انسان‌ها با هم می‌بندند رعايت آن تنها تا زمانی الزامی است که طرف مقابل نيز به آن پايبند باشد. درست است! مخالف شما قانون‌ اساسی را زير پا می‌گذارد، به خلاف نص اين ميثاق ملی شما را از حق برگزاری اجتماعات محروم می‌کند، بلکه حتی اگر به نشانه اعتراض پارچه‌ای سبز به دستتان ببنديد به رغم اصول متعدد قانون اساسی و قوانين بی‌شمار عادی، خود آن کسی که مسئول حفظ امنيت است شما را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد


نام
پیام
Write all letters which are not black!
حروفی که سیاه نوشته نشده در پنجره وارد کنید.

روز نوشتها

یادها

شعرها

از دیگران

من و جنهایم

داستانها

انتخابات